صحیفه سجادیه، روش "تبدیل ماده به معنا" (امام سجاد ع و سبک زندگی)
نشست ("معنا"، کشف میشود، نه جعل) _ شهادت امام علی بن حسین، زین العابدین ع _ ۱۳۹۸
بسمالله الرحمن الرحیم
از دعاهای صحیفه سجادیه منش سیاسی، منش اجتماعی، منش تربیتی با این که دعا اصالتاً برای معنویت، اخلاق شخصی، تهذیب نفس، سلوک الهی شخصی است. اما همین وسط دارد چارچوبهای درست و انسانی را برای زندگی، رابطه با خدا، در عین حال از قِبَل رابطه با خدا دارد رابطه با خلق را هم آموزش میدهد. یعنی رابطه صلات با ترازو را هم دارد آموزش میدهد که این معیارها در دعا دستتان باشد حالا با همین معیاری که به خدا میگویی با همین معیار توی جامعه برو ببین یک مرتبه سیاست دینی با غیر دینی چقدر فرق میکند. هدف آن قدرت است هدف این قسط است. با همین معیار توی بازار برو، با همین معیار خداشناسی که امام سجاد(ع) گفته با این خداشناسی توی بازار و سیاست و حوزه و دانشگاه برو، اصلاً جهتگیریتان عوض میشود، معناها عوض میشود ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه را میفهمید یعنی چی؟ دیگر نه از شکست مأیوس میشویم نه از پیروزی مغرور. چون ما دنبال خودمان نیستیم دنبال حق هستیم. معنی همه چیز عوض میشود. تعریف جامعه سالم از توی همین دعاها مشخص میشود. جامعه پیشرو و انسانی. در قالب همین دعاها آموزش میدهد چگونه نیروها و استعدادهای شما شکوفا بشود؟ چگونه با هم انسانی و درست زندگی کنید. امام سجاد(ع) میفرماید اگر رابطهتان را با خداوند درست کردید رابطهتان با بقیه درست میشود. اگر فهمیدید مبدأ و معاد چیست؟ هوالاول، هوالآخر، هوالظاهر، هوالباطن، سبک زندگیتان عوض میشود. ارزشها و ضد ارزشها عوض میشود تعریف شکست و پیروزی عوض میشود. اصلاً دیگر شکستی نیست دو سر پیروزی است. تنها سبک زندگی و سیاست و مبارزهای که شکست ندارد روش توحیدی است. ولی غیر از آن که باشد مدام شکست است. شرایط یک زندگی درست انسانی را در قالب همین دعاها آموزش میدهد چگونه با هم باشیم؟ چگونه یکدیگر را تحمل کنیم. چگونه به یکدیگر عشق بورزیم؟ اگر کسی عاشق خدا نباشد نمیتواند عاشق مردم باشد تا یک حدی میتواند از یک حد به بعد منافع و خودیت خودش به خطر بیفتد دیگر نمیتواند عاشق کسی باشد. فقط کسی میتواند بیمنت به خلق خدمت کند که برای خدا این کار را بکند نه برای خلق. اگر برای خلق به خلق کمک کنی بیمنت نخواهید ماند! یک جایی منفجر میشوید و برمیگردید از همه طلبکار میشوید میگویید این همه فداکاری برایتان کردم چرا از من تشکر نمیکنید؟ فقط پیامبران هستند که میگویندبه ما تف کنید به ما سنگ بزنید سرمان را بشکنید حالا من به تو خدمت میکنم. به من بگو دیوانه، بگو مجنون، ولی باز من میآیم به تو خدمت میکنم. فقط پیامبران هستند. ببینید این دعا یک مرتبه معنی سیاست را عوض میکند، اقتصاد را عوض میکند، ناهنجاریهای فردی و گروهی را اصلاح میکند دیگر یاد میگیرید بدون این که مزاحم کسی بشوید چگونه هم خودت رشد کنی و هم کمک کنی دیگران رشد کنند. حتی قدر زحماتت را نمیدانند ندانند چون تو اصلاً برای آنها کار نمیکنی. امام سجاد(ع) میفرماید طرف معامله شما آدمها نباشند، ولی به آدمها خدمت کنید، به حیوانات خدمت کنید. راجع به همین حقوق حیوانات در همین صحیفه سجادیه چه چیزهایی دارد، حقوق حیوانات، حقوق سگ، حقوق گربه، حقوق شتر، حقوق اسب، حقوق گیاهان، راجع به حقوق گیاهان آموزش میدهد. همینطور رد میشوید گل و گیاه را رد نکن، همینطور که رد میشوید قربتالیالله از بیکاری یک شاخه را بشکنیم و برویم! اصلاً اینها را نهی میکنند و میگویند سبک زندگی دینی یعنی منهای خشونت صددرصد حتی خشونت علیه گیاه و علف و گل و شاخه! میگوید اگر یک حیوان مار سمّی در بیابان دارد میرود حق نداری او را بکشی مگر این که احساس خطر کنی. سم او برای دفاع از خودش است تو خودت را در معرض او قرار نده. آقا یک مار دیدیم برویم او را بکشیم! برای چه او را بکشی؟ دارد توی بیابان زندگیاش را میکند برای چه او را بکشی؟ آقا بالاخره مار است سمی است، خب تو هم پیش او آدم سمی هستی، تو سمیتر هستی! در همین دعاها آموزش میدهد که نه تجاوز بکنید نه تجاوز بپذیرید. در این دعاها آموزش میدهد که چگونه مردمی باشید. «اللهم وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ،» خدایا به من آموزش بده من را کامل کن که یاد بگیرم چگونه با دیگران در دل مردم و در کنار مردم باشم. «لُزُومِ الْجَمَاعَةِ،» به من یاد بده که من مستبد، تکرو، خودخواه، خودبرتربین نباشم، «وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ» یاد بگیریم چگونه به مردم خدمت کنم و کنار مردم باشم. چگونه با مردم باشم بدون این که از من متنفر بشوند از من مأیوس بشوند، از من عصبانی بشوند. خدایا روش همزیستی با دیگران را به من آموزش بده، به نظر شما همین یک جمله کم جملهای است؟ این یعنی یک فلسفه تعلیم و تربیت. این یعنی فلسفه رسانه، این یعنی فلسفه خانواده، این یعنی فلسفه سیاست. «وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ» مردمی بودن، همین که امروز به نگاههای غربی و سکولار به آن آیین شهروندی و حقوق شهروندی میگویند. این که یاد بگیرم چگونه خود را کامل کنم در حین تلاش برای تکامل دیگران. سود من در ضرر دیگران نیست، سود دیگران به ضرر من نیست بلکه سود من در سود دیگران است. این میتواند به مردم عشق بورزد و عاشق باشد. با این نگاه امام سجاد(ع) میتوانید دیگران را دوست داشته باشیدو در همه گروههای اجتماعی حضور داشته باشید اما لله و فیالله. میفرماید: «کُن فی الناس و لاتَکُن مَعَ الناس» این خیلی عالی است! در جامعه باش اما با آنها نباش. میفرماید بدنت در جامعه باشد اما قلبت آن بالا باشد اینجا نباشد. این دعاها و توحید بیرون میآید. با خدا باشم به سیاست و اقتصاد و جامعه و علم و کاری ندارم! اصلاً ازدواج نمیکنم تشکیل خانواده نمیدهم! نه، این هنر نیست از صحنه فرار کردهای. این تقوای فرار و تقوای گریز است. تقوای ستیز داشته باش یعنی برو وسط معرکه و تقوا داشته باش این تقواست. نه این که فرار کنی بگویی آقا ما تقوا داریم در رفتیم! مثل این بوداییها مرتاضها خودشان را عقیم و اخته میکنند که یک وقت گناه جنسی نکنند! این که تقوا نیست دیگر از تو کاری برنمیآید. وقتی کاری از تو برنمیآید آن کار را نکردن هنر نیست. آقا چشمهایش را کور میکند که با چشم گناه نکند! تو دیگر نمیتوانی با چشم گناه بکنی. این که رشد نیست. رشد در تقواست. تقوا در این است که چشم باشد، بتوانیم گناه کنیم ولی نکنیم این رشد معنوی میآورد نه این که نتوانیم بکنیم نکنیم. آقا ما سراغ قدرت و ثروت و سیاست و معرکه رسانه نمیرویم تقوا داریم، این هنر نیست. اگر رفتید و پاک ماندید این هنر است و ارزش است. امام سجاد(ع) میفرماید خدایا من را کمک کن، به من توفیق بده «أکمل» من را کامل کن، اینطوری کامل میشوید «بالزوم الجماعه» یاد بگیرم در جامعه با دیگران در عرصههای مختلف چگونه باشم و چگونه رفتار کنم؟ آموزشهای اصولی ببینم و کار گروهی را یاد بگیرم اینها سکوی پرش من و دیگران به سوی تو باشد، معیاری برای زندگی جمعی و گروهی و تشکیلاتی باشد. ما الآن در کارهای جمعی ضعیف هستیم. حتی در پژوهش و تحقیق جمعی ما ضعیف هستیم. ما کم میبینیم افرادی بگویند ما ده نفر مینشینیم در یک پروژه تقسیم کار میکنیم، تحقیق میکنیم نتیجهاش را به یک جایی میرسانیم این هم خودش یک نوع نفسانیت و خودخواهی و استبداد است هرکسی خودش محور عالم است. این مرض بزرگی است ما متأسفانه هم در حوزه مشهد که بودیم و هم در حوزه قم افرادی را دیدیم، امام سجاد(ع) میگویند یاد بگیریم که چگونه دستهجمعی کار کنیم. این روش برقراری ارتباط با خدا پشت آن برقراری با خلق است و الا اثر آن را نکرده است «اللَّهُمَّ وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ» خدایا من را زیبا کن میخواهم قشنگ شوم. هنوز زشت هستم. خدایا من را زیبا کن انسان زیبا. چگونه؟ «بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ» مثبت باشم، خادم باشم. «وَ أَلْبِسْنِی» من لخت هستم یک لباسی به من بپوشان. «زِینَةَ الْمُتَّقِینَ» قدرت کنترل خود. تقوا یعنی خودکنترلی. تقوا یعنی بتوانم خودم را مدیریت کنم. تقوا یعنی دنبال خودم راه نیفتم خودم دنبال من راه بیفتد. تقوا یعنی حاکمیت عقل بر رفتار، یعنی حاکمیت عقل بر نفس، بر هوس بر غرایز که ما مشکل داریم. ما معمولاً در غرایزمان مشکل داریم. در دعا میگوید که خدایا هوای غالب و عقلی مغلوب، نفسی غالب و عقلی مغلوب، خدایا نفس دارد بر من حکومت میکند. آن بعد غریزی و حیوانی و نگاه مادی من دارد بر من حکومت میکند نه عقل من. عقل من شکست خورده است و زمین خورده، تصمیمهای من، نگاههای من، قضاوتهای من، همهاش نفسانی است نه عقلانی. خدایا من را درست کن. من زشت هستم من را زیبا کن. من برهنهام «ألبسنی» من را بپوشان به «زِینَةَ الْمُتَّقِینَ» مثل متقین زیبا بشوم متقی کسی است که هر عملی که انجام میدهد نسبت آن را با خداوند با تکامل، با حق میسنجد بعد انجام میدهد یا نمیدهد. این باتقوا میشود. بعد میفرماید حالا روی هوا، تقوا، صالح، صلاح. امام سجاد(ع) میفرماید نه، حالا میخواهم مصداقهای آن را بگویم که بفهمید تقوا و صلاح یعنی چی؟ کلی روی هوا که همه باتقوا هستیم همه ما صالح هستیم. نه. «فِی بَسْطِ الْعَدْلِ» حالا امام سجاد(ع) در دعا دارند توضیح میدهند که تقوا و صالح بودن و متقی بودن یعنی چی؟ تقوای درونی معنوی عرفانی یک مرتبه توی سیاست میآید، توی اقتصاد میآید. خدایا من را زیبا کن. زیباسازی انسان. من را بپوشان. من میخواهم جزو متقین و صالحین باشم. خیلی خوب باش. خب چطوری باشم؟ راههای آن را میفرماید. «فِی بَسْطِ الْعَدْلِ» من در راه گسترش عدالت باید فدا بشوم. گسترش عدالت. عدالت چیست؟ عدالت یعنی مبارزه با ناحق، با ظلم. یعنی سیاست، یعنی اقتصاد. تقوا یک مرتبه بُعد اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. دیگر چی؟ «وَ کظْمِ الغَیظِ،» کنترل خشم، مبارزه با خشونت، تلاش برای یک جامعه منهای خشونت. «کظْمِ الغَیظِ» جامعهای که هرچه استرس کمتر، جنگ اعصاب کمتر، دعوا، کدورت، خشونت، خصومت کمتر. پروندهها هرچه کمتر. این میشود جامعه دینی. و دیگر چی؟ «وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ،» اینهایی که از هم جدا شدند اینها را به هم ملحق کنم. وحدت اجتماعی. ببینید ی مرتبه تقوا چگونه معنی میشود؟ میگوید اهل فُرقه، اینهایی که فرقه فرقه شدند هر کدام به یک عنوان، نژادی، قومی، سیاسی، مذهبی، باندی، ثروت، قدرت، تقسیمشان کردیم من اینها را به عنوان انسان، خدایا به من توفیق بده من انسانها را به هم نزدیک کنم. رابطه انسان با انسان را برقرار کنم. رابطههای کینه به عشق تبدیل شود من یک کاری کنم که همه همدیگر را دوست داشته باشند. فاصلهها را بردارم. «وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ،» تمام روابط اجتماعی و انسانی را اصلاح کنم. هرجا دروغ و کینه و رقابت و حسادت و خیانت است با اینها مبارزه کنم. کاری کنم آدمها همدیگر را دوست داشته باشند. همه به هم اعتماد کنند. به هم خدمت کنند. «إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ» یک کاری کنیم مردم به هم خدمت کنند. مثل این اردوهای جهادی. مثل این اردوهایی که توی زلزله و سیل رفتند. مثل آنهایی که زمان جبهه و جنگ بود. مثل اینهایی که به یمن و فلسطین و بوسنی و افغانستان و سوریه و لبنان و هرجایی کمک کنند. این دعاست. چندتا آموزش به شما میدهد؟ دارد آموزش سیاسی میدهد، اقتصادی میدهد، رسانه، تربیت. آقا به این حساب آن رسانه و هنر و سینمایی به تعبیر امام سجاد(ع) دینی است که این کارها را میکند یعنی «بسط العدل» سینما و هنری که در خدمت عدالت اقتصادی و اجتماعی است نه توجیه شکافهای طبقاتی. آن که در جهت «کظم الغیظ» است یعنی خشونت و استرس را در جامعه کم میکند. روابط را انسانی میکند. وحدت انسانی «ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ» ما برای وصل کردن آمدیم. اصلاح ذاتالبین، روابط اجتماعی را اصلاح کن، طلاقها را به حداقل برسان. شکایتها، دادگاه، زندان، اینها را کم کن. امام سجاد(ع) میفرماید خدایا به من توفیق بده که انسان با انسان آشتی کند. انسانها عاشق هم باشند. اصلاح ذاتالبین یعنی روابط اقتصادیشان، بانکیشان، خانوادگیشان، اجتماعیشان، بهداشتشان اصلاح شود. «وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ،» خیلی جالب است یعنی نه این که من فقط کار درست و خوب و معروف انجام بدهم بلکه این افشا بشود یعنی علنی بشود و گفتمان حاکم بشود یعنی کار خوب مخفی نباشد کار خوب فاش باشد. یعنی به تعبیر امروزیها گفتمان حاکم گفتمان معروف باشد. گفتمان ارزشها باشد نه منکر. و دیگر چی؟ «وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ،» پوشاندن عیبهای دیگران. امام سجاد(ع) دارد یاد میدهد که دنبال چه جامعهای باشید؟ جامعهای که مدام همه به هم گیر میدهید؟ همه آبروی همدیگر را میبرید؟ مدام میخواهید همدیگر را رسوا و بیحیثیت کنید؟ یا جامعهای که مراقب هستید آبروی همدیگر باشید. مراقب باشید حتی یک نفر بیآبرو نشود. یک نفر در جامعه تحقیر نشود. امام سجاد(ع) ببینید دارد چه میگوید؟ این دعاست. دارد رابطه با خدا را میگوید که خدایا کمکم کن من اینگونه باشم. در عین حال دارد به شما درس اقتصاد، سیاست، تربیت و همه چیز را میدهد. «وَ لِینِ الْعَرِیکةِ» یعنی درست حرف زدن با مردم. یعنی متواضع بودن و مؤدب بودن با مردم. خدایا به من یاد بده آموزش بده که چگونه با مردم مهربان و مؤدب باشم؟ چگونه به مردم لبخند بزنم و متواضع باشم؟ چگونه مردم را دوست داشته باشم؟ «وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ،» وقتی کبوتر بالش را روی زمین میزند به این میگویند «وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ،». یعنی کوچکی کنم. خدایا به من یاد بده که پیش مردم کوچکی کنم. من را تربیت کنم که از بالا به مردم نگاه نکنم. نگاه عاقل اندر سفیه، عالم اندر جاهل، عادل اندر فاسق، اینطوری نگاه نکنم بلکه حتی همتراز نباشم خودم را پایینتر از مردم بدانم. یک روایت از امام سجاد(ع) دیدم هم تربیت است هم سیاست است هم اخلاق است، همه چیز است. فرمودند مؤمن کسی است که صبح که از خانهاش بیرون میآید هرکس را میبیند بگوید این از من بهتر است. و منافق کسی است که وقتی از خانه بیرون میآید بگوید من از این بهترم این از من بدتر است! فرمودند چون کسی را که میبینی سن او از تو بیشتر است بگو این بیشتر از من عمل صالح انجام داده، یا سن او از تو کمتر است بگو این از من کمتر گناه کرده است. یعنی همیشه طرف مثبت را به دیگران بده. احترام را به دیگران بده. آقا اینها آدم بودند ماها آدم نیستیم. این امام رضا(ع) را شما فکر کردید که بیخودی است که بعد از هزار و سال خوردهای اینطوری جمعیت میآید؟ همینطوری است؟ میلیارد میلیارد پول خرج کن اگر کسی توانست چنین کاری را بکند؟ برای این که اینها آدم بودند اینها در زندگیشان همه این مسائل را رعایت کردند «وَ حُسْنِ السِّیرَةِ،» خدایا من را تربیت کن که سیره درست داشته باشم. سیره درست یعنی سیره سیاسی، سیره اخلاقی، سیره اجتماعی، سیره شخصی «وَ تَرْک التَّعْییرِ،» یعنی کسی را سرزنش نکنم. همه بد هستند تو خوبی مرکز عالم؟ خدایا به من یاد بده که مدام علیه دیگران قضاوت نکنم. «وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ» خدایا من را تربیت کن آنگونه که هر وقت و در هر شرایطی که هستم جز حق نگویم و جز موضع درست نگیرم. معیار من منافع خودم نباشد. خب معنی این جامعهگرایی، انساندوستی و بشردوستی همینهاست. جالب است این روایت را از حضرت امیر(ع) نقل میکنند که پدر ما، جد ما فرمود: «لَو کُنّا لا نَرْجو جَنّةً، و لا نَخْشى نارا و لا ثَوابا و لا عِقابا،» اگر بهشت و جهنمی نبود ما از ترس عذاب جهنم و به عشق پاداش بهشت هم نباشد باز هم «لَکانَ یَنْبَغی لَنا أنْ نَطلُبَ مَکارِمَ الأخْلاقِ؛» سزا بود ما دنبال اخلاق باشیم و اخلاقی زندگی کنیم. اصلاً فرض کنید آخرت هم نباشد. امام سجاد(ع) میفرماید علیبنابیطالب میفرماید اصلاً اگر بهشت و جهنم هم نبود باز اخلاقی زیستن درست بود. البته اخلاقی زیستن بدون بهشت و جهنم، پایههای فلسفی و استدلالیاش خیلی ضعیف و شکننده میشود اما باز هم توجیه دارد. حالا بعضیها ممکن است بگویند پس ببینید اخلاق سکولار هم میشود! لازم نیست حتماً دینی باشد. بله آثار دنیویاش را که دارد. اخلاق سکولار اگر مطابق با همین اخلاق الهی باشد آخرت را قبول ندارد خب بهشت را ندارید، اما آثار دنیوی آن را که دارید. مثلاً اگر ما دروغ بگویید هم صدمهاش را اینجا میبینیم و هم این گناه صدمات در عوالم بعد دارد. اگر سکولاریسم باشی و راستگو، خب منافع راستگویی را که در دنیا میبری ولی در آخرت نمیبری. ضمن این که در آخرت هم معلوم نیست نبری. البته به اندازه مؤمنین قطعاً نخواهی برد. کسی که آخرت را قبول ندارد دیگر منتظر پاداش آخرت چرا باشد؟ تو که خودت میگویی آخرت نیست پس منتظر چه هستی؟! ولی در عین حال کرامت و فضل خدا حسابش جداست. البته هیچ وقت مؤمن و غیر مؤمن مساوی نیستند ولی امام سجاد(ع) دارند دین را تعریف میکنند. که آقا دین امور قدسی فقط بین من و خداست و دیگر کاری به مسائل ندارد! امام سجاد(ع) چه میگویند؟ «قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام أَخْبِرْنِی بِجَمِیعِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُکْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ».
فإنَّها مِمّا یدُلُّ على سبیلِ النَّجاحِ .
سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی